دین جامعه انسان علم ثروت

آدرس آی پی:
سیستم عامل:
نسخه: بیت
اندازه تصویر:

دین جامعه انسان علم ثروت

دین همیشه در صحنه هست، فقط باید دید

صفحه خانگی اضافه به علاقمندی ها نقشه سایت
تبلیغات
تبلیغات

تبلیغات

تبلیغات

درباره ما

به وبلاگ من خوش آمدید

تصویر روز


 

امکانات دیگر

ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 45
بازدید دیروز : 3
بازدید هفته : 48
بازدید ماه : 45
بازدید کل : 959
تعداد مطالب : 18
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1


 

تقویم

تبلیغات

دیکشنری آنلاین



معرفی سایت به دوستان

 
نام شما :
ایمیل شما :
نام دوست شما:
ایمیل دوست شما:


Powered by ParsTools

لینک دوستان

لیست سایت های علمی
دانلود کتب شیخ احمد دیدات
دانلود کتاب در باب عرفان
ردیاب ماشین
جلوپنجره اریو
اریو زوتی z300
جلو پنجره ایکس 60

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دین و جامعه روز و آدرس sociareligion.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





بانک عکس و گرافیک
طراحی وب
قالب وبلاگ
پارس تولز
قالب بلاگفا

نویسندگان

خوش آمدید
تبلیغات
موضوع: <-PostCategory-> | نویسنده: سلمان

در لابلای این چنین یورشی‌که قرآن بر منافقان - آنان که در دلهایشان بیماری است - برده و بر ایشان تاخته است‌، اشاره‌ای به ( شَیاطینِهِمْ ) (‌اهریمنانشان‌) می‏بینیم. از سیاق سوره و روند حوادثی‌که در تاریخ زندگی پیغمبر انجام پذیرفته‌، پیدا است‌که منظور از آن‌، قوم یهود می‏باشد، آنان‌که این سوره بعدها حمله‌های سختی بر ایشان برده و یورشهای تندی بدیشان دارد. اما چکیده‌ي داستانی که با رسالت اسلام داشته‌اند می‌توانیم در قالب چند جمله بدینگونه بیان داریم‌:

یهودیان نخستین کسانی بودند که در مدینه با دعوت اسلام به نزاع برخاستند. این برخورد هم عوامل و علل فراوانی داشت ... یهودیان در مدینه از مرکزیت ممتازی برخوردار بودند. چه ایشان اهل‌کتاب بوده و در میان عربهای بیسواد اوس و خزرج می‌زیستند. گرچه مشرکان عرب میل و علاقه‌ای برای پذیرش دین یهودیان اهل‌کتاب‌، از خو‌د نشان نمی‌دادند ولی ایشان را به علت داشتن‌کتاب آسمانی‌، داناتر و فرزانه‌تر از خود بشمار می‌آوردند. گذشته از این‌، دشمنانگی و اختلافی‌که میان اوس و خزرج بود، زمینه‌ي مناسب و شرائط مساعدی را برای یهودیان آماده می‌ساخت و زمین بایر و حاصلخیزی برای ایشان بود - از این چنین محیطی‌، یهودیان پیوسته بهره‌برداری می‌نمایند و به دسیسه و دسیسه‌بازی دست مییازند. ولی چون اسلام آمد همه‌ي این امتیازات و مزایا را از ایشان گرفت ... اسلام‌کتابی را با خود آوردکه‌کتابهای آسمانی پیشین را تصدیق می‌کرد و حافظ و نگهبان قوانین خدائی آنها بود. همچنین این‌کتابی را که اسلام آورده بود، دوگانگی و تفرقه‌ای را که یهودیان از آن سود می‌جستند و از خلال آن نفوذ می‌کردند و به دسیسه و مکر و حیله دست مییازیدند و تاراج می‌آغازیدند و غنائم می‏بردند، از میان برداشت. صف اسلامی را متحد و یکتاکرد و اوس و خزرج را نیز در لابلای آن‌، جای داد و از آن روز به عنوان «‌انصار» (‌=یاوران‌) شناخته شدند و یاران و یاوران مهاجران گردیدند و انصار و مهاجران‌، درکنار هم و همسنگر و همرزم‌، پرچم اسلام را به دست‌گرفتند و از همه‌ي آنان جامعه‌ي اسلامی متحد و یکارچه و محکم و استواری تشکیل شدکه بشریت به طورکلی نه درگذشته و نه در آینده همانند آن را ندیده و نخواهد دید.

یهودیان گمان می‌بردندکه ایشان ملت گزیده‌ي خدایند، و پیغمبری اختصاص بدانان دارد و کتاب‌های آسمانی تنها برای ایشان نازل خواهد شد. لذا انتظار داشتند که پیغمبر واپسین از میان ایشان برگزیده شود همانگونه که پیوسته چنین‌گفته بودند. اما هنگامی‌که دیدند این پیغمبر از میان عربها برخاسته است حداقل امیدوار بودند ایشان را از دائره‌ي رسالت و از زمره‌ي فراخواندگان به دین خود، بیرون دارد و آنان را به این دعوت نو فرا نخواند. ولی چون دیدندکه آنان را پیش از هرکس دیگری به سوی‌کتاب خدا می‌خواند به بهانه‌ي اینکه ایشان از مشرکان به قوانین‌کتاب آسمانی او قرآن‌، داناتر و آشناترند، لذا از دیگر مشرکان‌، بیشتر شایانی پذیرش دعوت او را دارند ... غرورگناه و تکبر بیجا، سر تا پای ایشان را فراگرفت‌، و روکردن دعوت اسلام به آنان و خطاب رسالت بدیشان، به نظرشان اهانتی نابخشودنی نسبت به آنان محسوب و هرزه درایی و تجاوزی بود به حق آنان‌.گذشته از اینها، از روز نخست‌، دشمنانگی و خشمگینی ایشان نسبت به اسلام و موضعگیری مغرورانه‌ي آنان در برابر اسلام‌، سبب دیگری داشت‌. و آن اینکه‌، ایشان پی برده بودندکه خطر برکناری آنان و انزوای از جامعه‌ي مدینه در میان است‌که رهبری عقلی و اجتماعی و مالی آن را در دست داشتند و در آنجا به بازرگانی پر سود و ربای مکارانه و سود خواریهای ستمگرانه دست می‌زدند. حال چاره‌ای جز این نداشتندکه یا از این همه منافع و دبدبه وکوکبه دست بردارند و یا دعوت جدید را بپذیرند و در جامعه‌ي اسلامی حل‌گردند، و این دوکار - بنظرشان - یکی از یکی بدتر و تلخ‌تر بود.

با توجه به همه‌ي این عوامل و علل بودکه یهودیان در برابر رسالت اسلام چنین موضعی را به خودگرفتندکه سوره‌ي بقره و سوره‌های بی‌شمار دیگر، آن را توصیف می‌دارند وگوشه وکنارش را مفصلاً بررسی و حلاجی می‌نمایند.

در اینجا بعضی از آیاتی را که بدان اشاره دارد،‌گلچین می‌نمائیم‌. در سرآغاز سخن از بنی‏اسرائیل، این رسالت آسمانی رو بدانان کرده می‌گوید:

( يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ وَإِيَّايَ فَارْهَبُونِ. وَآمِنُوا بِمَا أَنْزَلْتُ مُصَدِّقًا لِمَا مَعَكُمْ. وَلا تَكُونُوا أَوَّلَ كَافِرٍ بِهِ وَلا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلا وَإِيَّايَ فَاتَّقُونِ. وَلا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَكْتُمُوا الْحَقَّ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ. وَأَقِيمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَارْكَعُوا مَعَ الرَّاكِعِينَ. أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ وَأَنْتُمْ تَتْلُونَ الْكِتَابَ أَفَلا تَعْقِلُونَ؟ )٠

ای بنی‌اسرائیل‌، بیاد آورید نعمت مرا که بر شما ارزانی داشته‌ام و به پیمان من وفا کنید تا به پپمان شما وفا کنم و از من بترسید، و به آنچه فرو فرستاده‌ام و تصدیق کننده‌ي چیزی است که پیش شما است ایمان آورید. و نخستین کافران بدان نباشید. و آیات مرا به بهای کم مفروشید و از (‌خشم و عذاب‌) من خود را بر حذر دارید. حق را با باطل میامیزید و حق را آگاهانه پنهان مکنید. نماز را بر پا دارید و زکات را بدهید و با نماز گزاران نماز را به جماعت اداء کنید. آیا مردم را به انجام کارهای نیک فرمان می‌دهید و خود را فراموش می‌کنید، با اینکه کتاب (‌آسمانی‌) را می‌خوانید؟ مگر نمی‌فهمید و به فرمان خرد گوش فرا نمی‌دهید؟‌.

این سوره بعد از یادآوری یهودیان به موضعگیریهائی که با پیغمبرشان موسی عليه السّلام داشته‌اند و ناسپاسی نعمتهای خدادادی و تذکر سرپیچیهایشان از دستورات کتاب و فرمان شریعتشان‌، و شکستن پیمانهائی‌که با خدا بسته بودند ... در اثنای سخنانی که یهودیان را مخاطب قرار می‌داده است‌، رو به مسلمانان می‌کند و ایشان را از مکر وکید و ترفند قوم یهود بر حذر می‌دارد:

( أَفَتَطْمَعُونَ أَنْ يُؤْمِنُوا لَكُمْ وَقَدْ كَانَ فَرِيقٌ مِنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلامَ اللَّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ وَهُمْ يَعْلَمُونَ. وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلا بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ قَالُوا أَتُحَدِّثُونَهُمْ بِمَا فَتَحَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ لِيُحَاجُّوكُمْ بِهِ عِنْدَ رَبِّكُمْ أَفَلا تَعْقِلُونَ ) .

 آیا امیدوارید که به (‌دین‌) شما ایمان آرند؟ (‌با اینکه می‌دانید دلهایشان از سختی و انکار حق در چه حال است‌)‌، و گروهی از (‌پیشوایان دینی‌) ایشان کلام خدا را (‌در تورات‌) می‌شنوند و پس از دریافتن‌، عمداً به تحریف آن دست می‌برند، در حالی که حق را می‌شناسند و بدان پی می‌برند. (‌و دسته‌ای از منافقان ایشان‌) وقتی کسانی را که ایمان آورده‌اند می‌بینند (‌از راه فریب‌) بدیشان می‌گویند: ایمان داریم (‌به اینکه شما بر حق هستید و محمد همان پیغمبری است که وصف او در تورات آمده است‌)‌، و چون دسته‌ای از ایشان با دسته‌ي دیگری از خودشان به خلوت می‌نشینند (‌ایشان را سرزنش نموده‌) می‌گویند: آیا با آنان از آنچه خدا بر شما گشوده و بدان آشنائیتان داده است‌، سخن می‌رانید تا با آن در پیشگاه پروردکارتان بر شما حجت گیرند و به ستیزتان برخیزند؟ مگر خرد ندارید؟‌.

( وَقَالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلا أَيَّامًا مَعْدُودَةً قُلْ أَتَّخَذْتُمْ عِنْدَ اللَّهِ عَهْدًا فَلَنْ يُخْلِفَ اللَّهُ عَهْدَهُ أَمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لا تَعْلَمُونَ )‌.

و گفتند: آتش دوزخ جز چند روز کم و شمرده‌، به ما نخواهد رسید. بگو: آیا از خدا پیمان گرفته‌اید (‌و این است که اطمینان یافته‌اید چون می‌دانید) خدا پیمان شکنی نمی‌کند و خلاف وعده عمل نمی‌نماید؟ یا بر خدا دروغ می‌بندید و از قول خدا چیزهائی را که نمی‌دانید می‌گوئید؟‌.

( وَلَمَّا جَاءَهُمْ كِتَابٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَهُمْ وَكَانُوا مِنْ قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُوا فَلَمَّا جَاءَهُمْ مَا عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْكَافِرِينَ ) .

و هنگامی که کتابی از جانب خدا بیامد، کتابی که بر صدق آنچه (‌تورات‌) برای آنان فرو فرستاده شده گواهی می‌داد، (‌از روی دشمنانگی و حسادت‌) بدان کافر شدند و ناشناخته‌اش گرفتند، گرچه قبل از (‌رسیدن این کتاب، به هنگام برخورد با مشرکان در جنگ حقیقی یا جدال لفظی می‌گفتند:‌) پروردگار (‌با ارسال پیغمبر واپسینی که کتاب آسمانی ایشان بدان خبر داده است‌) آنان را یاری می‌دهد و بر ایشان پیروز خواهد کرد. ولی چون چیزی (‌قرآن‌) که (‌در انتظارش بودند) بیامد و آن را شناختند (‌به علت اینکه پیغمبری جدا از بنی اسرائیل‌، آن را آورده بود) بدان كافر شدند و ناشناخته‌اش انگاشتند. هان‌! نفرین خدا بر کافران باد.

 (‌ وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا نُؤْمِنُ بِمَا أُنْزِلَ عَلَيْنَا وَيَكْفُرُونَ بِمَا وَرَاءَهُ وَهُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقًا لِمَا مَعَهُمْ ) .

و چون بدیشان گفته شود: به آنچه خدا فرو فرستاده است ایمان بیاورید، گویند: به آنچه برای خودمان ارسال گشته است ایمان می‌آوریم و به آنچه جز آن است ایمان نمی‌آورند، در صورتی که (‌از جانب خدا و) حق است و بر (‌حقانیت‌) آنچه ایشان دارند گواهی می‌دهد.

( وَلَمَّا جَاءَهُمْ رَسُولٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَهُمْ نَبَذَ فَرِيقٌ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ كِتَابَ اللَّهِ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ كَأَنَّهُمْ لا يَعْلَمُونَ ) ‌.

و هنگامی که پیغمبری از جانب خدا به سوی ایشان آمد و تصدیق کننده‌ي چیزی بود که داشتند، گروهی از کسانی که کتاب به سویشان فرستاده شده بود، کتاب خدا را پشت سر انداختند، گوئی آنان نمی‌فهمند و نمی‌دانند.

( مَا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَلا الْمُشْرِكِينَ أَنْ يُنَزَّلَ عَلَيْكُمْ مِنْ خَيْرٍ مِنْ رَبِّكُمْ )‌ .

 کافرانی که از اهل کتاب بوده و دیگر مشرکان‌، دوست ندارند که از جانب پروردگارتان خیر و خوبی نصیبتان گردد.

( وَدَّ كَثِيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِكُمْ كُفَّارًا حَسَدًا مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ ) .

بسیاری از اهل کتاب آرزومندند که شما را به سوی کفر برگردانند و بعد از ایمان آوردنتان‌، کافرتان گردانند، این هم به علت حسادتی است که بعد از آشکار شدن حق‌، برای ایشان پیدا آمده است‌.

( وَقَالُوا لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلا مَنْ كَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَى تِلْكَ أَمَانِيُّهُمْ ) .

و گویند: وارد بهشت نمی‌شود مگر کسانی که یهودی یا مسیحی باشند، این آرزوها و دلخوشیهای ایشان است‌.

( وَلَنْ تَرْضَى عَنْكَ الْيَهُودُ وَلا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ ) .

یهودیان و مسیحیان از تو خشنود نخواهند شد مگر وقتی که پیرو مکتب و دین ایشان شوی و ....

از معجزه‌ي جاویدان قرآن است‌که صفتی را از بنی‏اسرائیل ذکرکندکه پیوسته ملازم ایشان بوده است و همه‌ي نژادهایشان چه پیش از اسلام و چه بعد از آن تا به امروز بدان متصف بوده و هستند و خداوند آنان را به علت این صفت از هم پاشیده است‌. قرآن در روزگار پیغمبر صلّی الله عليه و اله و سلّم ‌همانگونه از ایشان سخن می‌گوید و آنان را مخاطب قرار می‌دهد که گوئی اینان همان افر‌ادی هستندکه در روزگار موسی عليه السّلام و پیغمبرانی‌که جانشین وی بوده‌اند، زندگی می‌کرده‌اند. بدین جهت است‌که سخنان زیادی از قوم یهود به میان می‌آید و روی سخن از قوم موسی برگشته و به یهودیانی می‌پردازدکه در مدینه می‌زیسته‌اند، و نیز سخن به نسلهائی می‌گرایدکه در میان این دوگروه بسر می‌برده‌اند. این است که می‏بینیم سخنان قرآن زنده می‌ماند، گوئی هم اینک از موضع ملت مسلمانی که امروزه می‌زیند و نقشی‌که قوم یهود در برابر آنان ایفاء می‌كنند، سخن می‌راند. و نیز از استقبال و رویاروئی امروز و فردای قوم یهود با این عقیده و این رسالت همان چیزهائی را می‌گویدکه درست دیروز بر دست آنان انجام می‌پذیرفته است‌. گوئی این سخنان جاویدان‌، بیدار باشی است برای زمان حاضر ملت مسلمان‌، و دورباش همیشگی است برای آنان ازکید و مکر دشمنانشان‌، دشمنانی‌که باگذشتگانشان به دسیسه وکید و مکر دست یازیده و با آنان رو در روگشته‌اند به همان شکلی‌که امروزه با ملت مسلمان رفتار نموده و به نبرد خاسته‌اند، نبردی که در قالبها و شکلهای گوناگونی جلوه‌گر، لیکن ماهیت و هدف آن یکی بیش نیست‌.

*

این سوره همانگونه‌که در برگیرنده‌ي چنین وصف و بیدارباشی است‌، بیانگر بنیان‌گذاری جامعه‌ي اسلامی و آماده نمودن مسلمانان نیز بوده تا برای برداشتن بار امانت رسالتی مهیا شوندکه در قدیم بنی اسرائیل از حمل آن‌، سر باز زده بودند واینک هم رو در روی آن‌، به همان شکل قرارگرفته و علیه آن بپا خاسته‌اند ...

این سوره - چنانکه‌گفتیم - با بیان اوصاف چنین طوائفی آغاز می‌گرددکه به محض هجرت رسول به مدینه‌، رو در روی رسالت اسلام قرارگرفتند و بعداً هم در طول تاریخ رو در روی آن قرار خواهندگرفت‌. در این سرآغاز، اشاره‌ای هم به اخلاق رؤسای شیطان صفت و اهریمن سرشت یهودیانی بودکه بعدها ذکر ایشان به طور مفصل خواهد آمد.

سپس سوره به همراه دو خط اصلی خود، بر محور خویشتن می‌چرخد و راه خویش را تا پایان در پیش می‌گیرد.

در این سوره با وجود اینكه از موضوعهای گوناگون و متنوعی بحث می‌شود، لیکن یکنواختی و وحدت چشمگیری خودنمائی می‌کندکه به سوره شخصیت و استقلال ویژه‌ای می‌بخشد.

آنگاه پیش از هر چیز، گفتگو از نمونه‌های سه‌گانه‌: پرهیزگاران‌، و بی‌باوران‌، و دورویان‌، به میان می‌آید. بعد اشاره‌ي ضمنی به یهودیان ابلیس منش می‌گردد... سپس می‌بینیم‌که همگان به پرستش خدا و ایمان به کتاب فرو فرستاده بر بنده‌اش، فرا خوانده می‌شوند. به دنبال اینها، کسانی‌که راجع به قرآن دچار شک و تردیدی باشند، فرا خوانده می‌شوند و از آنان خواسته می‌شودکه سوره‌ای همانند یکی از سوره‌های قرآن را بیاورند و ارائه دهند. سپس‌کافران به آتش دوزخ تهدید می‌گردند و مؤمنان به بهشت مژده داده می‌شوند ... همچنین ازکارکسانی شگفت می‌شودکه به خدا ایمان نمی‌آورند و بدوکافر می‌گردند.

(‌ كَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَكُنْتُمْ أَمْوَاتًا فَأَحْيَاكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ. هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُمْ مَا فِي الأرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ) .

چگونه وجود خدا را انکار می‌نمائید؟‌! و حال آنکه مردگانی بودید که شما را زندگی بخشید، سپس شما را می‌میراند و دیگر بار زندگیتان می‌بخشد، آنگاه به سوی او بازمی‌گردید. خدا است آنکه نعمتهای زمین را برای شما آفریده است‌، آنگاه به ساختن آسمان پرداخت و آن را بشکل هفت آسمان پیراست‌. و او به هر چیزی دانا است‌.

بعد از این‌، بخشی‌که در آن اشاره شده است به اینکه همه‌ي چیزهای زمین برای مردم آفریده شده است‌، و از داستان جانشینی آدم در زمین‌، سخن به میان می‌آید:

( وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الأرْضِ خَلِيفَةً ) .

آنگاه که پروردگارت به فرشتگان گفت‌: من در روی زمین جانشینی قرار دهم‌.

داستان راه خود را پیش می‌گیرد و پیکار جاوید میان آدم و شیطان را تا روزگار جانشینی‌که عصر ایمان است‌، توصیف می‌کند:

(‌ قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِيعًا فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدًى فَمَنْ تَبِعَ هُدَايَ فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلا هُمْ يَحْزَنُونَ. وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ) .

گفتیم (‌به آدم و همسرش و کسانی که از نژاد ایشان بعدها پا به عرصه‌ي هستی می‏گذارند، و به اهریمن‌)‌: همگان از آنجا (‌به زمین‌) فرود آئید و اگر از جانب من راهنمائی و تکلیفاتی بیاید (‌که حتماً خواهد آمد) کسانی که بدان گردن نهند، هیچ ترسی بر ایشان نخواهد بود و غم و اندوهی به آنان دست ندهد، و کسانی که بدان کفر ورزند و آیه‌های مرا تكذیب نمایند، اینان یاران آتش بوده و پیوسته در آنجا ماندگار شوند.

بعد از این‌، شیوه و روندگفتار چرخش وگردش دور و درازی با بنی‏اسرائیل می‌آغازد که درگذشته به بخشهائی از آن اشاره کردیم‌. در لابلای این جولان وسیع و طویل‌، بنی‌اسرائیل به پذیرفتن دین خدا و ایمان به آنچه خدا فرو فرستاده وگواه بر صدق کتابی است که قبلاً برایشان ارسال‌گشته‌، فرا خوانده می‌شوند و به آنان لغزشها وگناهان و سرپیچی از فرمان یزدان و آمیختن حق با باطل، و دیگر اشتباهاتشان تذکر داده می‌شود و نیرنگها و ترفندهایشان‌، از روزگار موسی عليه السّلام به بعد، یادآوری می‌گردد. این کار، تمامی جزء اول سوره را در بر می‌گیرد. از خلال این چرخش و گردش‌، تصویر آشکاری از موضع بنی‏اسرائیل در برابر اسلام و پیغمبر و قرآن‌، نقش می‌بندد.

آنان نخستین کسانی بودندکه به اسلام ایمان نیاوردند. حق را با باطل پوشاندند و درست و نادرست را آمیزه‌ي هم‌کردند. مردم را به‌کار نیک -‌که ایمان است - دستور می‌دادند و خویشتن را فراموش می‌کردند. سخن خدا را می‌شنیدند، آنگاه آگاهانه به تحریف و تبدیلش برمی‌خاستند. مؤمنان را با اظهار ایمان گول می‌زدند. هنگامی‌که به هم می‌رسیدند و خلوت می‌گزیدند، دسته‌ای دسته‌ي دیگر را بر حذر می‌داشت از اینکه مؤمنان را اطلاع دهند بر آنچه ازکار پیغمبر صلّی الله عليه و اله و سلّم و صحت رسالت او می‌دانستند و سعی بر این داشتندکه مسلمانان را از دین برگردانده و بار دیگر به سوی‌کفر بکشانند. این بود که ادعاء می‌کردند که راه یافتگان‌، تنها یهودیانند و بس - همانگونه‌که مسیحیان چنین ادعائی را داشتند - و دشمنی خود را با جبرئیل عليه السّلام آشکارا بیان می‌کردند. زیرا به‌گمان آنان او بود که وحی را به محمد رسانده و برای آنان نبرده است‌! نمی‌خواستند هیچ نوع خیر و خوبی بهره‌ي مسلمانان شود و پیوسته درکمین بدی رساندن بدیشان بودند. برای به گمان افکندن مسلمانان درباره‌ي صحت فرمانهای خدا و دستورات پیغمبر و اینکه قرآن از جانب خدا آمده و محمد فرستاده‌ي او باشد، از هر فرصتی سود می‌جستند، چنانکه در امر تغییر قبله چنین هنگامه‌ای بر پا کردند. ایشان مرکز دو روئی و فساد منافقان و انگیزه‌ي بی‌دینی وکفرکافران بودند. بدین جهت بودکه این سوره سخت بر آنان می‌تازد و حمله‌ي توفنده‌ای به نحوه‌ي افعال و اعمال ایشان دارد. آنان را به مواضع و نقشهای همگو‌ن و همسانی تذکر می‌دهدکه در برابر پیغمبرشان موسی عليه السّلام و شریعتها و دیگر پیغمبرانشان داشتند. در اینجا بگو‌نه‌ای مورد خطاب قرار می‌گیرندکه‌گوئی ایشان نژاد مرتبط و بهم پیوسته‌ای بوده و از سرشت یگانه‌ای بهره‌مندند که دگرگونی ندارد و یکنواخت به پیش می‌رود.

این یورش با ناامید نمودن مسلمانان از ایمان آوردن آنان و همیشه ماندن ایشان بر این سرشت ناهنجار و زیانبار به پایان می‌رسد. همچنین در خاتمه‌ي این حمله‌، درباره‌ي ادعای آنان مبنی بر اینکه تنها ایشان راه‌یافتگان و وارثان بحق ابراهیم می‌باشند، سخن نهائی و فرمان قاطعانه‌ي پروردگاری، صادر می‌گردد و روشن میداردکه وارثان بحق ابراهیم آنانی هستندکه روش او را پیشه می‌سازند و پیمانی راکه او با خدای خود بسته است‌، مراعات می‌دارند. همچنین جهانیان را متوجه این نکته‌ي باریک می‌سازد که وراثت ابراهیم به محمد صلّی الله عليه و اله وسلّم و باورمندان به او رسیده است و این وراثت وقتی به محمد و مؤمنان سپرده شده است‌که یهودیان راه انحراف ‌گرفتند و قوانین و آیات الهی را تحریف و از حمل بار امانت عقیده و ایمان سرباز زدند و امر خلافت را در زمین برابر فرمان و یاسای خدا انجام نداده و قوانین ساخته‌ي بشری را جایگزین قوانین پروردگاری در زندگی خویش‌کردند. لیکن محمد و یاران او، خلافت خدا را دیگر باره بدست‌گرفتند و بدان بپا خاستند. این هم بر اثر اجابت دعای ابراهیم و اسماعیل علیه السّلام بودکه به هنگام بلندکردن ستونهای بیت الله‌، دست به دعا برداشته وگفتند:                

( رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ وَأَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَتُبْ عَلَيْنَا إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ . رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ) .

پروردگارا، ما دو نفر را تسلیم اوامر خود گردان، و از نژاد ما ملتی را بوجود آور که تسلیم دستورات تو بوده و در برابر حقیقت کرنش کنند، و شیوه‌ي پرستش و عبادتمان را به ما بیاموز، و توبه‌ي ما را بپذیر، چه تو بسیار توبه‌پذیر و مهربانی‌. پروردگارا در میان ایشان پیغمبری از خودشان برانگیز که آیه‌های تو را بر آنان فرو خواند و کتاب و حکمت بدانان آموزد و آنان را (‌از کفر و ضلالت و جهالت‌) پاک گرداند، بی‏گمان تو با عزت و بزرگواری و کارها را از روی حکمت و دانش انجام می‌دهی و سنجیده به پایان می‌بری‌.

به دنبال این مطالب‌، روی سخن به جانب پیغمبر صلّّی الله عليه و اله و سلّم و گروه مسلمانانی که در اطراف او بودند، می‌شود. آنجا است‌که زیر بنای زندگی این گروه مسلمان‌، پی‌ریزی می‌گردد و افتخار خلافتی در روی زمین نصیبشان می‌شودکه پایه‌های آن بر دعوت به سوی الله‌، استوار است‌. همچنین این‌گروه مسلمان را در قالب ویژه‌ای‌که آنان را از دیگران جدا سازد و بینشان فاصله اندازد، قالبگیری می‌نماید و جهان‌بینی و نظامی بدانان می‌آموزدکه با شیوه‌ي اندیشه‌ي ویژه و نحوه‌ي زندگی خاصی که خواهند داشت‌، در میان سایرین سرشناس و ممتاز می‌گردند.

این بخش با تعیین قبله ای آغاز می‌شودکه این‌گروه مسلمان رو بدان می‌نمایند و خانه‌ي محترم خدا نام دارد و پروردگار به ابراهیم و اسماعیل سفارش می‌کندکه پابرجایش دارند و پاکش نمایند تا تنها خدا در آن پرستیده شود. همان قبله‌ای‌که پیغمبر صلّی الله عليه واله وسلّم علاقه داشت به سویش‌گراید، لیکن آن را بر زبان نمی‌راند:

) قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاءِ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَيْثُمَا كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ ) .

رو به سوی آسمان کردن و به زوایای جهان بالا نگریستن تو را دیدیم (‌و متوجه آرزوی تغییر قبله‌ات شدیم‌) لذا تو را رو به قبله‌ای خواهیم کرد که آن را می‌پسندی‌، پس (‌هم اینک‌) رو به جانب مسجدالحرام کن‌، و (‌ای مؤمنان به هنگام نماز) هر جا که بودید رو به جانب آن کنید.

سپس سوره به تشریح راه و روش خدائی برای این گروه مسلمان می‌پردازد. راه و روش اندیشه و پرستش‌، و راه و روش‌کردار و رفتاری‌که باید در پیش گیرند. برای آنان روشن می‌نماید که‌: کسانی‌که در راه خدا کشته می‌شوند، مرده بشمار نمی‌آیند، بلکه زنده محسوبند، و هدف ازگرفتار آمدن به ترس وگرسنگی وکاستی اموال و قالب تهی&z

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







 
تبلیغات